سخن ژنئولوژی

بهار اورین

 

“نخستین شماره­ی مجله­‌ی ژنئولوژی در 8 مارس، روز جهانی زن در سال 2016 منتشر گردید. شماره­‌ی 28 این مجله با محوریت عنوان “روژهلات” به واقعیات تاریخی و اجتماعی مبارزات زنان در ایران و شرق کردستان پرداخته است و به زبان ترکی و فارسی منتشر شده است. در مرحله‌ای که جنبش “ژن ژیان آزادی” یکسال را پشت سر نهاده ارزیابی بسترهای نظری و عملی جنبش زنان در راستای استمرار این مبارزه و مقاومت حائز اهمیت است. این شماره به ژینا امینی نماد جنبش “ژن ژیان آزادی” و ناگهان آکارسل، عضو آکادمی ژنئولوژی تقدیم شده است.”

با نظری بر روند شکل­‌گیری جامعه­‌ی بشری خواهیم دید که زنان به طور تاریخی در انتقال فرهنگ نقش تعیین­‌کننده­ای داشته‌اند و به عنوان منبع و راهنما شناخته می­‌شوند و در باروری جامعه موثر واقع شده‌اند و به عبارتی رابط میان نسل­ها بوده­‌اند. از دیدگاه گردا لرنر به عنوان یکی از پایه­‌گذاران تاریخ زن، تاریخ زنان برای آزادی‌­بخشی آنان ضروری و واجب است. لذا تاریخ نوشتاری همواره از سوی مردان نگاشته شده و بخش بسیار اندکی به زنان اختصاص یافته و در عین حال وارونه شده است. در این تاریخ وارونه شده عاملیت زنان و تاثیرگذاری آنان نادیده انگاشته شده و از تفسیر تجارب زنان و ثبت آن چشم‌­پوشی شده است. از سوی دیگر تاریخ شفاهی که بخش مهمی از تاریخ را به خود اختصاص داده و در شعر و اسطوره زنده نگه داشته شده و در حفظ و تقویت حافظه­‌ی جمعی موثر است. بنابراین نیاز به تفسیر و خوانش دیگری از تاریخ با دیدگاه زنانه وجود دارد. در این راستا نیاز به یک پارادایم جدید، تعاریف و مفاهیم صحیح و ساختارشکنی نظریه­‌های موجود وجود دارد. چرا که نبود منابع و مستندات صحیح تاریخی یکی از موانع اصلی در برابر شناخت و به آگاهی رسیدن زنان محسوب می­‌گردد. این آگاهی و شناخت زمانی تحقق خواهد یافت که ابتدا شناختی نسبت به امر نادرست دست یابیم تا به بینشی بدیل برای آینده مبدل گردد.

ساختار پوزیتیویستی علم موجود که از تکیه­‌گاه­های اصلی سیستم مردسالاری محسوب می­‌گردد فرودستی و تحت ستم بودن زنان را امری مسلم فرض کرده است. بدون تردید معرفت‌­شناختی و مناسبات حاکم بر این علوم نیز بر این فرودستی نقش تاثیرگذاری داشته­‌اند. به همین دلیل از ساختاری صحبت می‌­نماییم که حاصل آن جنگ، گرسنگی، فقر، آوارگی، نسل­‌کشی زنان و تخریب محیط­زیست است و در حالی ادعای چاره‌­یابی این بحران‌ها را دارد که فاقد استراتژی و راهکار خاصی برای برون­‌رفت از آن است. در چنین شرایطی که ساختارهای علمی موجود دچار زوال شده و مورد انتقاد قرار گرفته، نیاز به یک انقلاب پارادایمی وجود دارد. بر این اساس ژنئولوژی ارزش­‌های خلق شده از سوی زنان را که همواره نادیده انگاشته شده را بر مبنای پارادایمی نوین آشکار می­‌کند. از دید ژنئولوژی منشا تمامی بحران­‌هایی که از آن سخن گفته شده بحران علمی متکی بر پارادایم پوزیتیویستی است. بنابراین در راستای پیشبرد روش‌های جدید دانش در سطح پارادایمی فعالیت می­‌کند. روش­‌هایی که از پیوند با رویکرد قدرت­‌محور به دور است و با دیدی زنانه همه­‌ی عرصه­‌های زندگی را مورد تفسیر قرار می­دهد. از سوی دیگر لازم است پیوند میان جنبش‌های اجتماعی و نقش زنان در انقلاب مورد ارزیابی قرار گیرد. در شماره­‌ی 28 مجله­‌ی ژنئولوژی که به “روژهلات” اختصاص یافته و به واقعیات اجتماعی و تاریخی مبارزات زنان ایران و شرق کردستان پرداخته، این مباحث به طور تفصیلی مورد تفسیر قرار گرفته است. جنبش “ژن ژیان آزادی” یکسالگی خود را به پشت سر نهاده و لزوم تحلیل بنیان­‌های تاریخی، اجتماعی و سیاسی این جنبش در روند پیشروی آن نقش مهمی ایفا خواهد نمود. از سوی دیگر پرداختن به مسئله­‌ی زنان به ویژه در کردستان از ابعاد دیگری نیز حائز اهمیت است. جغرافیایی که در صد سال اخیر کانون جنگ­‌های دشوار و نسل­‌کشی عمیق فرهنگی و فیزیکی بوده و دامنه‌ی این سیاست­های نابودسازی هر روز گسترده­تر می­‌شود. از سوی دیگر انباشت تجارب و اشکال متکثر مبارزه در کردستان بستر نیرومندی برای وقوع یک انقلاب اجتماعی در آن فراهم نموده و این مبارزات همچنان پویا و در حال جریان است. اگر نظری بر روند پیشرفت جنبش آزادی کردستان بیافکنیم خواهیم دید این جنبش، خصلتی فرامرزی کسب نموده و در محدوده­‌ی مرزهای دولتی محدود نمانده است. این خصلت موجب شده به این نکته‌ی مهم اشاره نماییم که بحران­‌های سیاسی و تبعات آن در خاورمیانه بدون حل مسئله­‌ی کُرد ناممکن است. از  دیگر سو نمی­‌توان از نقش زنان به عنوان عنصر مهم جنبش‌های سیاسی کردها چشم‌­پوشی نمود. زنان کُرد با وجود شرایط دشوار سیاسی و اجتماعی در کردستان که برآمده از تبعات جنگ و فشارهای دولتی بوده، حضوری فعال در این مبارزات ایفا نموده­‌اند و علی­رغم تقسیم کردستان و مرزبندی آن، مانعی در برابر انتقال تجربیات و مطالبات آنان در سایر بخش­‌ها نشده است. به عنوان مثال مبارزات زنان در باکور (شمال) کردستان تاثیرات عمیقی بر زنان سایر بخش­‌ها گذاشته است. انقلاب روژآوا که از آن به عنوان انقلاب زنان تعریف می‌­شود مرزهای کردستان را درنوردید و به یکی تاثیرگذارترین انقلاب‌های اجتماعی در جهان مبدل گردید. جنبش “ژن ژیان آزادی” در ایران و شرق کردستان نیز چنین تاثیری بر جای گذاشته و نه تنها زنان همه­‌ی بخش‌های کردستان بلکه همه­‌ی زنان دنیا را تحت تاثیر قرار داده و همچنان به اشکال مختلف ادامه دارد که بدون تردید نمی‌­توان از نقش تاثیرات دستاوردهای به اشتراک گذاشته­‌ی زنان در سایر بخش‌های کردستان بر این جنبش چشم‌­پوشی نمود.

شعار “ژن ژیان آزادی” محصول و سنت مبارزه و مقاومت در کردستان است که طی روندی تاریخی شکل گرفته و ریشه در مبارزات بیش از چهل سال زنان علیه ستم جنسیتی، دولتی و اقتداگرایی دارد. بنابراین “ژن ژیان آزادی” شعاری انقلابی، برسازنده و متحول کننده است که همبستگی عمیقی میان زنان از همه­‌ی بخش­های کردستان و ایران برقرار نمود و به عبارتی یک تغییر اجتماعی و فرهنگی عمیقی ایجاد نمود که پیداست این تغییرات ماندگار است و امید برقراری برای یک نظام دموکراتیک و آزاد است. این شعار پیوند عمیقی با فرهنگ زنان در جغرافیای کهن مزوپوتامیا دارد که نخستین مکان جامعه‌­پذیری است و خود بیانگر شکل­‌گیری حیات اجتماعی حول فرهنگ زن-مادر است و این شعار دارای چنین خاستگاه دیرینه‌ای است که در جنبش آزادی­‌خواهی کردستان به صورت کلمات سحرآمیز نزد یکدیگر قرار گرفته­‌اند و امروز به مانیفست انقلاب زنان در خاورمیانه تبدیل شده است و به گفته­‌ی دوستی گویی فرهنگ زن-مادر در مزوپوتامیا بار دیگر خود را به ما یادآوری می­‌کند. به نظرم راز  ناتوانی در عدم تحریف و از معنا تهی کردن هویت این شعار از سوی برخی از جریان­ها در ریشه­‌دار بودن تاریخ و فلسفه­‌ی این شعار است.

خیزش رادیکال مردمی در ایران و شرق کردستان یک شبه صورت نگرفته بلکه پیوند عمیقی با سنت مقاومت و ایستادگی در برابر ستم در طول تاریخ دارد و نبایست این جنبش انقلابی را از بسترهای اجتماعی و تاریخی آن متمایز نمود. زیرا این جنبش همانند هر جنبش انقلابی با اتکاء بر یک سری ارزش‌های معنوی، اخلاقی و اجتماعی صورت می­‌گیرد. این جنبش بیش از بیش به همگان نشان داده که زنان همواره سوژه‌های انقلاب بوده و هستند و بدون در نظر گرفتن آنان به عنون رکن اصلی انقلاب نمی‌­توان تعریف درستی از انقلاب ارائه داد. از سوی دیگر به دلیل دائمی بودن جنگ و درگیری در جغرافیای خاورمیانه در کنار تاثیر عمیق فرهنگ پدرسالاری، حاکمیت دولت-ملت و دین­گرایی استمرار و پویایی مبارزات زنان نیز امری ضروری است. “ژن ژیان آزادی” به عنوان شعاری ساختارشکن در تغییر ذهنیت مردسالاری حاکم بر جامعه نقش تاریخ‌­سازی ایفا نمود. بر این اساس بیشتر از تغییرات سیاسی، نیاز به تغییر و انقلابی ذهنیتی وجود دارد که بدون تردید یکی از مشخصه‌های این جنبش محسوب می­‌گردد.

در شماره­ی 28 مجله­‌ی ژنئولوژی علاوه بر پرداختن به بسترهای تاریخی مبارزات زنان در ایران و شرق کردستان، روند شکل­‌گیری و استمرار جنبش “ژن ژیان آزادی”، تفسیر ساختار مردسالاری در ایران و تاثیرات مدرنیسم، سیاست بدن، وضعیت زندانیان سیاسی زن در زندان‌های ایران، واکاوی سیاست حذف و انکار خلق‌ها در ایران از سوی نویسنده‌های این فایل به طور مفصل مورد آنالیز قرار گرفته است. بدون تردید تفسیر این مرحله از مبارزات زنان، به ترسیم آینده­‌ای آزاد و دموکراتیک با حضور زنان یاری خواهد نمود.

ممکن است شما دوست داشته باشید