روژآوا، الگوی جدیدی از دمکراسی محلی برای خاورمیانه

هِژا زریا

انقلاب روژآوا که به عنوان انقلاب زنان توصیف شده در عین حال یک کاراکتری جدید به انقلاب­‌های جهان می‌­بخشد و افق‌های جدیدی می­‌گشاید. با آغاز از ضعیف‌­ترین حلقه از لحاظ اجتماعی و تاریخی اندیشه و اراده­‌ی آزاد، سازماندهی، آگاهی و نیروی دفاع از خود را فراهم می­‌کند و محیط “بودن آزاد” را فراهم می‌آورد. تاریخ تمدن دولتی و نظام مردسالار که با دو شکست بزرگ جنسی(1) علیه زنان و جامعه شکل گرفت و همچنان به اعمال خشونت، سلب اراده، استثمار، اشغال و جنگ‌افروزی ادامه می­‌دهد و سومین شکست جنسی بزرگ به سود زنان تغییر می‌­یابد؛ یکی از دلایل اصلی بروز خشونت، بهره‌کشی و مسائل اجتماعی و اقتصادی بر تضاد رابطه­‌ی میان زن-مرد متکی است. این واقعیت نشان‌­دهنده‌ی این است که تعارض تاریخی با غلبه بر ذهنیت و نهادهای مبتنی بر این تضاد جنسیتی، مذهبی، ناسیونالیستی، دولتی و تمرکزگرایی چاره‌­یابی خواهد شد.

جنبش آزادی کردستان و انقلاب روژآوا اثبات نموده که با پاره شدن زنجیرهای انقیاد و بردگی تحمیلی بر زنان، دیگر حلقه‌های بهره­‌کشی نیز پاره شده و اراده­‌ی ملت­‌ها، فرد و جامعه آشکار خواهد شد. سیستم دولتی زنان را به ابژه‌ای برای بهره­‌کشی نامحدود دولت-مرد تبدیل می­‌کند، بافت اجتماعی-فرهنگی را نابود و موجب تخریب در ساختار اخلاقی و سیاسی جامعه می‌­شود. انقلاب آزادی اجتماعی که پیرامون انقلاب آزادی زنان روی داده، با آگاهی، خودفاعی، سازماندهی و مبارزه با چندپارگی، انحطاط و ازخودبیگانگی مقابله می­‌کند. این دانش و آگاهی سازماندهی، خودفاعی و مبارزه مبتنی بر یک آگاهی ریشه‌­دار تاریخی است. این امر مستلزم شناخت تاریخ اجتماعی و مقاومت­ در برابر  تمدن و کسب آگاهی و دانش از زوایای تاریخ زنان و جامعه از سویی و استخراج درس از این واقعیت که زن­‌کُشی، اکوساید و ویرانی جامعه بر روی سه­‌گانه‌ی شهر-طبقه و دولت توسعه یافته، است. عبدالله اوجالان با آشکارسازی جنبه­‌های تاریخ تمدن دمکراتیک و تمدن دولتی بنیان‌های انقلاب کردستان و خاورمیانه را بنا نموده و راه بر آگاهی، سازماندهی، عمل و دفاع مشروع گشود. انقلاب روژآوا که انقلابی مردمی است حلقه‌ای غنی از مقاومت را به تاریخ تمدن دموکراتیک اضافه کرد. این حلقه در جمله اوجالان مبنی بر اینکه “تاریخ اکنون است و ما در ابتدای تاریخ نهانیم” برجسته می‌­شود و شاهد سنتز تاریخی جدیدی از موجودیت آزاد هستیم.

پس از چند سال از انقلاب روژآوا در روژهلات کردستان و ایران هم یک جنبش مردمی و مقاومت اجتماعی سراسری با شعار “ژن ژیان آزادی” آغاز شد که به صورت موجی همچنان در حال گسترش است و بازتاب این واقعیت است که انقلاب کردستان پیشگام انقلاب­‌های خاورمیانه و جهان است. همان‌گونه که انقلاب نئولیتیک از سریکانی-تل­‌خلف آغاز و به مصر، هندوستان، آسیا، اروپا و آمریکا گسترش یافت و یک تاثیر پروانه‌ای تاریخی بر جای گذاشت. در برابر نیروهای تمدنی که در تلاش برای تبدیل عصر کنونی به یک گورستان برای ملت­ها، باورداشت‌ها و به ویژه زنان هستند پایه­‌های تاریخی، اجتماعی و فرهنگی مدرنیته دموکراتیک پی­‌ریزی می‌­شود. پارادایم مدرنیته دموکراتیک در عین حال پارادایم آزادی زنان است و مبتنی بر درک خودفاعی بر مبنای واقعیت، اراده جامعه و شخصیت سازمان­‌یافته است که زنان و ملت‌ها را مبنا قرار می­دهد. تحقق انقلاب ذهنیتی مبتنی بر انقلاب اجتماعی و فرهنگی که آزادی زنان را تضمین می­‌کند و آن را با ریشه­‌های تاریخی خود پیوند می­‌زند، محصول یک مبارزه طولانی و دشوار است. هنگام برچیده شده پارادایم جنسیت­‌گرا، دین­‌گرا و ملی­‌گرای دولتی-طبقاتی که بر اساس خشونت و دشمنی با زنان و جامعه است؛ فرد و جامعه­‌ی آزاد، جهان اندیشه و احساس، اجتماعی بودن بر اساس زندگی مشترک آزاد با پارادایم دموکراتیک-اکولوژیک و آزادی زنان آشکار خواهد شد.

بدون تردید مبارزه با ذهنیت اشغال­گری و انحصار در راستای برساخت زندگی کلکتیو و دموکراتیک، ذهنیت آزاد به عنوان جایگزینی در برابر  فرهنگ مدرنیته سرمایه­‌داری و ایدئولوژی لیبرالیسم امکان­پذیر است. انقلاب ذهنیتی با مبارزه جهت توسعه مفاهیم، نظریات و نهادهایی برای حفظ موجودیت و تضمین آزادی با تحقق هویت تاریخی و اجتماعی و آگاهی از واقعیت استعمارگری و سیستم دولتی روی می­‌دهد. شناخت و تعریف هویت ملی، اجتماعی، استعمارگری جهانی و بومی و غلبه بر ویرانی­‌هایی که استعمارگری بر روی فرد و جامعه اعمال کرده محصول ‌مبارزات گریلایی و مردمی در نیم قرن اخیر بوده است. هدف توطئه‌ی بین­‌المللی علیه عبدالله اوجالان و سیاست نسل­کُشی امرالی تسرّی به سراسر کردستان و رسیدن به انجام است. از سوی دیگر هجمه­‌های ایدئولوژیک، سیاسی، نظامی، اقتصادی و فرهنگی سیستم دولتی، اراده‌­شکنی و سیاست به تسلیمیت واداشتن در سطح قابل توجهی با شکست مواجه نمودن آن در ارتباط است.

آگاهی و عمل زنان در دفاع از خود

جنگ جهانی سوم با جنگ خلیج در 1991 آغاز، با توطئه‌ی بین‌المللی 9 اکتبر 1998 گسترش یافت، با اشغال عراق و افغانستان توسط آمریکا استمرار یافته و با دخالت در سوریه در سال 2011 وارد مرحله­‌ی جدیدی گشت که شامل تعمیق جنگ­‌های تقسیم و تجزیه‌ی  کردستان و خاورمیانه نیز می‌­باشد. ساختار دولتی همواره تلاش نموده از طریق نسل­‌کُشی، حملات نظامی، ایدئولوژیک، فرهنگی و نسل­‌کُشی بر بحران­‌هایی که خود ایجاد کرده، فائق آید. قدرت­‌های هژمونیک برنامه­‌های آشکار و پنهانی را برای تجدید معاهده­‌ی لوزان در صدمین سال آن توسط دولت ترکیه به اجرا گذاشتند. با آغاز خیزش­‌های مردمی در سال 2011 در تونس و سپس سرایت آن به مصر و سایر کشورهای عربی و به دنبال آن سرنگونی دیکتاتورها، مطالبات دمکراتیزه شدن را بیشتر کرده است. هر چند این خیزش‌ها دستاوردهایی داشته،  لذا انتخابات و شیوه­‌های مدیریتی نامشروع، دیکتاتورهای نظامی جدید و اقدامات آن­ها مانع از تحولات مثبت شد. از سوی دیگر نبود پیشاهنگان انقلابی و عدم سازماندهی در این امر موثر بوده که توانایی تبدیل این خیزش‌ها به یک مبارزه مستمر را نداشته است.

انقلاب روژآوا در میان این خیزش‌ها و با سازماندهی و مقاومت خودفاعی زنان و ملت­‌ها صورت گرفت. با آشکار ساختن غنای تفاوت­‌مندی­‌هایی که از طریق سیاست­‌های مونیستی، مرکزگرا و ناسیونالیستی دولت-ملت سرکوب ­شده، اثبات نموده که زنان و ملت­‌ها یگانه نیروی چاره­‌یابی و انقلاب هستند. انقلاب روژآوا نشان داد که پارادایم مدرنیته دموکراتیک، پارادایم رهیافت اجتماعی است. نظم مدرنیته سرمایه‌­داری با تعمیق بحران­‌های جهانی و محلی و تعمیق خشونت، کشتار و بهره­‌کشی از زنان و ملت­‌ها در تلاش برای ادامه بقای خود است؛ دستاوردهای چهل ساله‌ی  جنبش آزادی کردستان با رهبری عبدالله اوجالان با انقلاب ملت­‌ها و به ویژه زنان خود را اثبات نمود. وسعت و عمق هجمه‌های سیستم محدوده­‌ی سازماندهی، مبارزه‌ی مشروع و خودفاعی را تعیین می­‌کند. فروپاشاندن ایزولاسیون مطلق و رهایی از چنگال نسل‌کشی و توطئه شامل مقاومت و سازماندهی ایدئولوژیک، سیاسی، نظامی، فرهنگی و اجتماعی است.

توسعه‌ی فرهنگ و ذهنیت ملت دمکراتیک مبتنی بر زندگی مشترک آزاد  و برابری و اتحاد ملت‌ها، نظام کنفدرال دمکراتیک که بر مبنای سازماندهی خودگردان تنوعات فرهنگی، ملی، زنان و جوانان، ارتقای اندیشه و اراده­‌ی آزاد ضامن خودمدیریتی جامعه­‌ی دمکراتیک است. در این نظام  بر اساس زندگی مسالمت‌آمیز و مشارکت برابر کُرد، عرب، آشوری، ترکمن، چرکس و ارمنی و بدون درنظر گرفتن میزان جمعیت آن­ها و احترام به زبان، فرهنگ و هویت آنهاست. بافت فرهنگی ملت دمکراتیک به موازات نیروی ایجاد ساختار مادی و معنوی جامعه دموکراتیک، اکولوژیک بر پایه آزادی زنان و فارغ از دولت و قدرت شکل می­‌گیرد. رویکرد دفاعی خودمدیریتی دموکراتیک شمال و شرق سوریه بر مبنای معیار سازماندهی تمام افراد جامعه است. این سازماندهی در قالب کمون، مجلس، تعاونی و آکادمی‌ها صورت می­‌گیرد. جامعه در مورد کار، تولید، زندگی، امنیت و آینده‌ی ­خود دارای قدرت تصمیم‌­گیری و اراده­‌مند است. این امر با سازماندهی ابعاد ملت دمکراتیک همچون اقتصاد، آموزش، بهداشت، خودفاعی، فرهنگ، عدالت و دیپلماسی با ذهنیت دموکراتیک و آزادی­‌خواهانه تجسم می‌­یابد و بدین ترتیب فرد-جامعه­‌ی آزاد آشکار می­‌شود.

با نتیجه‌­بخش بودن دفاع مشروع، سازماندهی خودفاعی و مقاومت فضاهای زندگی اجتماعی سازماندهی شده و امکان برساخت یک نظام خودمدیریتی دموکراتیک فراهم شد. مبارزه با النصره، ارتش ملی سوریه، داعش و ارتش دولت ترکیه تجارب جنگ و مبارزه بر مبنای جوهره تاریخی و اجتماعی را آشکار نمود. در سال­‌های 2011 اتحادیه دانشجویان کُرد (YXK) در راستای دفاع و حفظ مردم در برابر حملات دولتی فعالیت می­‌کردند. به ویژه پس از حمله­‌ی دولت سوریه در 12 مارس 2005 به یک بازی زمین  در شهر قامشلو و کشتار مردم واحدهای مخفی خودفاعی تشکیل شد. این واحدهای خودفاعی در سایر بخش‌­های روژآوای کردستان نیز سازماندهی شد و با آغاز حملات گسترده به کوبانی به مرحله­‌ا­ی جامع و سیستماتیک‌­تر رسید که نیازهای فرایند انقلابی که با اتحادیه دانشجویان کُرد آغاز شده بود را کامل‌­تر نمود. زنان که نقش مهمی در این فعالیت­‌ها بر عهده داشتند، واحدهای خودفاعی خودوِیژه و مخفی را تشکیل داده و آموزش می‌­دیدند. اتحادیه دانشجویان کُرد شیوه سازماندهی در قالب تیم را توسعه داده و زیرساخت­‌های مکانیسم امنیتی و دفاعی را فراهم کردند. این سازمان‌­ها مسئولیت امنیت منطقه، خیابان و مردم را بر عهده دارند.

مریم کوبانی از فرماندهی ی.پ.ژ (یگان­های مدافع زنان) با بیان اینکه نیروهای خودفاعی مسئول امنیت مردم هستند، می­‌گوید: “زنان در این روند برای توسعه‌ی نیروهای دفاعی گام برداشتند. برای این کار نیاز به شیوه­‌های موثر و مبارزه‌ای چندبُعدی در برابر رویکردهای جنسیتی بود. وی با  تاکید بر اینکه آموزش خودویژه بنیان سازماندهی است در ادامه می­‌گوید:” نخستین تیم­‌های مخفی زنان در حلب، عفرین و دیریک وسپس در سایر مناطق روژآوا تشکیل شد. سازماندهی و اقدامات آنان موجب شور و هیجان بسیاری در جامعه گشته و عزم مبارزات آزادی زنان در انقلاب را نشان داد. ” مریم کوبانی می­‌گوید نخستین عملیات آنان علیه یک مرکز فحشا بوده است.­

با بیرون راندن نیروهای دولت سوریه از کوبانی در 19 ژوئیه 2012 و بازپس‌گیری مناطق و سایر شهرهای روژآوای کردستان به ویژه 21 ژوئیه در عفرین و روز 22 ژوئیه در جزیره آغاز شد که بنیان‌های انقلاب روژآوا را پایه‌­ریزی کرد. ی.پ.گ (یگان‌های مدافع خلق) در 19 ژوئیه موجودیت خود را به عنوان نیروی دفاعی روژآوا  اعلام نمود که نویدی بر آغاز انقلاب بود. در پی این تحولات دولت ترکیه و تبهکاران النصره در نوامبر 2012 حملات مشترکی به سرکانیه را آغاز کردند. هدف از این حملات جلوگیری از نهادینه شدن انقلاب و نابودی فرهنگ اجتماعی، رگه­‌های مقاومت و تاریخ و ارزش‌های زنان بود. مقاومت بی‌­نظیر و نبرد دشوار در سرکانیه منجر به پیروزی شد و بدون تردید تجربه مهمی بود که بیانگر نیروی فرهنگ نوسنگی و سنت انقلابی است. زنان برای نخستین بار به صورت سازمان‌­یافته و موثر در این جنگ شرکت کردند. مقاومت تاریخی در اینجا پایه­‌های ی.پ.گ و ی.پ.ژ را تشکیل داد و توانایی پیوند با ریشه‌های تاریخی آن را آشکار نمود.

نظام دولتی به ویژه دولت استعمارگر ترکیه و تبهکاران وابسته به آن بار دیگر در سال 2019 به سرکانیه حمله کردند که پیداست به دلیل عدم هضم شکست خفت‌­بار خود بوده و تحمل برساخت انقلاب آزادی اجتماعی و زنان را ندارد. همزمانی این حملات با سالروز توطئه­‌ی بین­‌المللی در نهم اکتبر بر علیه عبدالله اوجالان ثابت می­‌کند که حمله و اشغال روژآوا تداوم نقشه­‌های قدرت­‌های توطئه‌گر است. علاوه براین دولت ترکیه در یک اقدام وحشیانه در سال 2017 به منطقه­‌ی قره‌­چوخ(2) حمله کرد. این حملات پس از برگزاری کنفرانس خودفاعی یگان­‌های مدافع زنان در کوبانی  برگزار شد که نقش مهمی در پیشبرد عمل و ادراک نقش خودفاعی زنان در خاورمیانه با پیشاهنگی یگان­‌های مدافع زنان داشت که بدون تردید محصول اتحاد ذهنیت مردسالارانه و دولت­‌گرایانه دارد.

حملات دولت اشغالگر ترکیه بر سرکانیه نشان داد که در فرایند انقلاب روژآوا تامین امنیت داخلی و خارجی بسیار مهم است و باید به آن سرعت بخشید. پس از جنگ سرکانیه در سال 2013، یگان‌های مدافع زنان و یگان‌های مدافع خلق به طور گسترده خود را در مناطق محلی در برابر حملات تشدید شده سازماندهی نمود. علاوه بر سازماندهی عمومی، گُردان‌های زنان نیز تشکیل شد. نخستین گُردان­‌های زنان در عفرین، سپس در دربسیه، دیریک، قامشلو و کوبانی سازمان­‌یابی شد. یگان‌های مدافع زنان  در روزهای یکم تا چهارم آوریل سال 2013 با برگزاری یک کنفرانس تاسیس خود را اعلام نمود. اعلام موجودیت یگان­‌های مدافع زنان در این تاریخ در واقع یک موضع ایدئولوژیک، سیاسی و نظامی نسبت به تلاش­‌های عبدالله اوجالان در روژآوا و بنیان نهادن بسترهای انقلاب زنان است.

همراه با انقلاب روژآوا بر فعالیت­‌های امنیت عمومی با هدف تضمین دفاع مشروع، خودفاعی و امنیت اجتماعی اهمیت بسیاری داده شده است. در ابتدا تعداد زنان در سازماندهی­‌های امنیتی محدود بود لذا به تدریج و با گسترش این فعالیت­‌ها سازماندهی “امنیت زنان” به بخش مهمی از مبارزات زنان تبدیل شد. این سازمان‌­یابی از منطقه­‌ی جزیره آغاز و در مناطق کوبانی و عفرین کامل­‌تر شد. وجود مناطقی که تحت حاکمیت دولت سوریه قرار داشت و حضور گروه­‌های تبهکار و تداوم حملات آن­ها تلاش‌­ها برای بیشتر کردن مکانیسم­‌های دفاعی را بیشتر کرد. یکی از بخش­‌های مهم و اساسی این سازمان نیروهای دفاع اجتماعی (HPC) است که در درون این نیروها فرایند سازماندهی اولیه که در ابتدا “دفاع” نام گرفت و بعدها به نام نیروهای دفاعی زنان تغییر نام یافت. اینها سازمان­‌هایی هستند که در آن مردم و زنان به طور فعال در تضمین امنیت و دفاع اجتماعی شرکت می­‌2کنند.

پیروزی کوبانی و زنان

حملات داعش به کوبانی در سال 2014 و به دنبال آن شکست تاریخی آن در کوبانی نقطه عطفی برای انقلاب روژآوا بود. کوبانی به عنوان مکانی که عبدالله اوجالان نخستین بار پس از ورود به روژآوا بدان قدم گذاشت، دارای اهمیتی معنوی برای ادامه مبارزات آزادی کردستان و انقلاب روژآوا است؛ بیانگر درهم‌­شکستن مرزهای ترسیم شده از سوی استعمارگران است. کوبانی کانون مقاومتی است که نقشه­‌های فاشیسم حزب عدالت و توسعه دولت ترکیه  را خنثی کرد، طرح‌ها برای تضعیف انقلاب کردستان را نقش برآب کرده و امید به پیروزی و زندگی آزاد را تقویت نمود. این پیروزی و مقاومت تاریخی پایه­‌های انقلاب روژاوا را تحکیم کرده و موجب نیرومندی مبارزات زنان گشت. یکم نوامبر به عنوان حلقه‌ای از تاریخ که امید به انقلاب و زندگی آزاد را زنده می­‌کند، به عنوان روز جهانی کوبانی نامگذاری شد که در واقع به عنوان خدمتی به افزایش روحیه و مبارزه انترناسیونالیستی و دفاع از انقلاب روژآوا و کردستان است. مریم کوبانی از فرماندهان یگان‌های مدافع زنان با بیان اینکه داعش با تمام توان خود در تلاش برای تسخیر کوبانی و شکست اراده‌ی جنبش آزادی کُردستان در آن بوده اظهار می‌­دارد شکست کُردها در خاورمیانه به معنای شکست حافظه­‌ی تاریخی و به ویژه زنان خواهد بود. مبارزه­‌ی زنان در برابر داعش تنها یک مقاومت نظامی نبوده بلکه مبارزه‌­ای ایدئولوژیک در برابر ذهنیت و ایدئولوژی  مردانه­‌ای بوده که زنان را غنیمت جنگی می­‌دانستند. داعش به نمایندگی از تمامی نیروهای واپس‌گرا و زن­‌ستیز در تلاش برای نابودی امید زنان و مستعمره نمودن آنان بود. بنابراین یگان‌های مدافع زنان و مقاومت و مبارزات تاریخی آنها به عنوان نیرویی اجتماعی و با اتکاء بر ایدئولوژی رهایی زنان، مردانگی هژمونیک و واپس‌گرا را در کوبانی شکست داد.

این شکست تاریخ­‌ساز راه را برای آزادی زنان و ملت‌ها هموار کرد. پس از کوبانی حملات دشوار به گرسپی، منبج، طبقا، رقه، شهباء، حلب و دیرالزور بر مبنای مکانیسم خودفاعی به پیروزی رسید. هدف اصلی این حملات دشوار از میان بردن تفاوت­‌مندی­ و تنوعات فرهنگی و باورداشتی بود. در جبهه­‌ی دفاع از زنان شهباء زنانی از ملیت­‌های ترکمنی و عرب نیز حضور دارند. تشکل­‌های حفاظت از خابور که در آن سُریانی‌ها حضور دارند، نمونه­‌ای از شکل­‌گیری و مقاومت سازوکارهای خودفاعی است. این سازوکارهای دفاعی مردم محله­‌های شیخ مقصود و اشرفیه را در برابر محاصره، تحریم و حملات شدید ارتش دولت سوریه و گروهک­‌های تبهکار حفظ نمود. این تجارب مهم حاوی درس­‌ها و دستاوردهای بسیاری است که منبع و بستری غنی برای ارتقای انقلاب است.

تاسیس نیروهای سوریه دمکراتیک (ق.س.د) در 15 اکتبر 2015 با هدف تعیین راهبرد مشترک و دفاع از خود و تحقق مکانیسم دفاعی مشترک ملت دمکراتیک است. این مکانیسم برخلاف سیستم همسان­‌سازی دولتی بر اساس غنای فرهنگی ملت دمکراتیک، سازماندهی منحصربفرد و خودگردان تفاوت­‌ها و بازنمایی اراده‌ی آنها در عرصه­‌ی نظامی است. از سوی دیگر شوراهای نظامی تاسیس شده در سطح کانتون به خودی خود ساختارهای خودگردان هستند و مسئولیت اقدام مشترک در مورد مسائل مربوط به ملت دمکراتیک و امنیت مردم را بر عهده دارند. کمیته‌­های دفاعی به عنوان بخشی از این سیستم در مجامع غیرنظامی نقش پُلی را ایفا می­‌کنند که برساخت اجتماعی و مسئولیت­‌پذیری در زمینه دفاع را بر عهده دارند. در اداره­‌ی خودمدیریتی شمال و شرق سوریه شوراهای دفاع از خود زمینه­‌های روابط دموکراتیک، برابر و آزاد با همان ادراک نسبت به مردم محلی به عنوان یک طرح اجرایی می­شود.

انقلاب روژآوا دربردارنده­‌ی ماهیت انقلابی ملت­‌ها، باورداشت و فرهنگ­‌هاست. ی.پ.گ و ی.پ.ژ به عنوان یگان‌­های دفاعی، مردم ایزدی را نیز در برابر حملات داعش نیز محافظت کردند و بدین­‌گونه نقشی تاریخی در این روند ایفا کردند. چون مردم ایزدی در برابر حملات وحشیانه­‌ی داعش بی‌­دفاع مانده بودند. از امنیت عمومی تا نیروهای خودفاعی، صیانت از مردم و جلوگیری از قتل­‌عام آنان الزام و ضرورت انقلابی­‌گری اخلاقی-وجدانی و میهن‌­دوستی می­‌باشد.

مبارزه مشترک در برابر داعش هم در شنگال و هم در رقه که داعش آن را به عنوان پایتخت خود اعلام کرده بود و در آنجا زنان و مردان را به شکلی وحشیانه به قتل می­‌رساند، صورت گرفت. تشکیل یگان­‌های زنان شنگال (ی.ژ.ش) با هدف انتقام­‌گیری از نسل­‌کشی زنان و دفاع از آن در برابر خشونت و کشتار بود. بدین ترتیب ی.ژ.ش، ی.پ.ژ، گُردان زنان عرب و حضور زنان سریانی، عرب، مسیحیان و مسلمانان در مکانیسم­‌های دفاعی یک نوع پیروزی تاریخی محسوب می‌­شود. آن­ها با در میان گذاشتن ادعای “جنگیدن، رهایی، زیبایی و دوست داشته شدن” به سوی روشنایی گام برمی­‌دارند. آنها با قلب­‌هایی که برای آزادی می­‌تپد برای کرامت انسانی مبارزه می­‌کنند و سوگند یاد می­‌کنند که تاریک­‌اندیشی داعش را به زباله­‌دان تاریخ خواهند انداخت.

در نوروز 2019 پرچم سیاه داعش پس از یک مبارزه انقلابی که قریب به پنج سال به طول انجامید در آتش آزادی به خاکستر تبدیل شد. دو روز بعد در روز 23 مارس خبر آزادی دیرالزور و شکست ذهنیت جنسیتی و ناسیونالیستی ضدزن و نمایندگان آن بود، راه آزادی، دمکراسی و زندگی خوب و زیبا هموارتر شد و بدین­‌گونه نیروی پارادایم ملت دموکراتیک، آزادی زنان، نیروی عمل و غلبه بر مرزها آشکارتر شد. پیوند میان محلی و جهانی با ریشه­‌های خود و جستجوی گمشده در مکانی که گم شده، برجسته شده است.

نیروی برساخت انقلاب ملت­ها و زنان یک نیروی جاذبه­‌ی بزرگ است. این روند، غنایی که چهره­‌ی جدید روحیه­‌ی انترناسیونالیستی به رودخانه­‌ی تمدن دموکراتیک سرازیر کرده را روشن نمود. انقلاب مردمی شمال و شرق سوریه ‌به عنوان انقلابی انسانی به کانونی برای کسانی که خواهان زندگی آزاد و زیبا هستند، می­‌باشد. ارزش‌های زیبایی­شناختی و اخلاقی این انقلاب اثبات کننده­‌ی این است که کنفدرالیسم دموکراتیک  مناسب­‌ترین گزینه برای بیان اندیشه و حیاتی شرافتمندانه است. مشارکت انترناسیونالیستی که به دنبال روشنگری در پرتو آگاهی و درک حقیقت صورت می­‌گیرد، تجارب مهمی در انقلاب روژآوا محسوب می‌­شود. انترناسیونال­‌ها علاوه بر شرکت در دفاع از انقلاب و برساخت آن، هنگام بازگشت به کشورهای خود نیز در فعالیت­‌های گسترش شناخت انقلاب روژآوا و جهانی­ کردن آن نقش مهمی داشتند. گردهم آمدن پیرامون شعار افسونی “ژن ژیان آزادی” علیه مدرنیسم سرمایه­‌داری، نظام مردسالار و فاشیسم میل و عزم برای کشف نیروی اجتماعی بودن را به منصه­‌ی ظهور می­‌رساند.

کردستان مکانی است که هزاران نفر از زنان و مردان در جستجوی برساخت، درک و تبیین ارزش­‌هایی که انقلاب روژآوا ایجاد کرده، گردهم می‌آیند. مکان خودیابی برای کسانی که جذب نیروی بهره­‌وری و دنیای حقیقت جامعه­‌ی اخلاقی و سیاسی می­‌شوند. نیروی پارادایم دموکراتیک-اکولوژیک مبتنی بر آزادی زنان بر اساس کشف دانش، علم، فلسفه، اخلاق و سیاست بر پایه­‌ی ارزش‌های انسانی و اجتماعی است. مهم‌­ترین نکات مورد توجه انقلاب زنان، خودویژگی، سیستم زنان، کشتن مردانگی مسلط، زندگی مشترک آزاد، ژنئولوژی و دفاع از خود در ارتباط با جامعه‌­شناسی آزادی است. این به معنای دیداری جدید است که در آن درس‌هایی که از انقلاب و مقاومت آموخته شده، به اشتراک گذاشته و باعث غنای بیشتر آن شود.

ضمانت برساخت اجتماعی-دموکراتیک از طریق انقلاب آزادی زنان و انقلاب اجتماعی-فرهنگی با جامعه و فردی که دارای آگاهی و کنش دفاعی باشد، امکان­پذیر است. انقلاب ذهنیتی سنگ بنای مبارزه با انواع ارتجاع و حملات است. مبارزات آزادی کردستان و انقلاب روژآوا در چارچوب آگاهی و عمل به این ضرورت توسعه می‌­یابد و بر مبنای غلبه بر مسائل تجربه شده و با درس گرفتن از تاریخ و مبارزات اجتماعی است. با دانش و باور به نیروی خود و این واقعیت که جامعه سازماندهی شده توانایی خنثی کردن تمامی هجمه‌های نظام دولتی را دارد، پیش می‌­رود.

پانویسها:

  1. عبدالله اوجالان تاریخ فرودستی زنان را در سه مرحله و به عنوان “شکست‌های جنسیتی” عنوان نموده که نخستین آن مرحله­‌ی نزاع میان خدایان و ایزدبانوان، دومین شکست جنسیتی همراه با آغاز دوران ادیان تک­خدایی و سومین شکست جنسیتی در دوران مدرنیته­‌ی سرمایه­‌داری است. از دید اوجالان بایستی دوران سومین شکست جنسیتی را به دوران آزادی زنان مبدل کرد.
  2. قره­‌چوخ یکی از کوه­‌های اطراف شهر دیریک در روژآوای کردستان است. دیریک در نود کیلومتر ی شرق ‌قامشلو قرار دارد. در سال­‌های اخیر دولت ترکیه حملات بسیاری در این منطقه به ویژه مناطق اطراف کوه­های قره­چوخ نموده است.
ممکن است شما دوست داشته باشید